.

می خواهم بنویسم ...

از پینه دوزی که سوزنش ، جیبی را می دوزد.

که چشمان کودک فالگیر به آن دوخته شده

از نقاشی که هنر را سر چهارراه به دو سکه می فروشد.

از دوستت دارم هایی که از سر تعارف بر زبان می آیند

و از خونِ بیچارگانی که در شاهرگ زمین لخته شده

اینجا

دل ها از محبت زیاد تَرَک می خورند

و سکوت اتاق ها ، صدا را در حنجره خفه می کند

اینجا آفتاب ، مرده است

هوا که سرد شد ، یادت باشد دستانت را ها کنی ..

اینجا هیچ دست گرمی دستانت را لمس نخواهد کرد ...

 

 

 

 


برچسب‌ها: کودکان, فقر, جملات زیبا فقر, کشکول درد, جملات زیبا نا عدالتی



موضوعات مرتبط: جملات زیبا ، عکس زیبا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 5 آذر 1393برچسب:درد,مردم,زندگی,وجدان,اندیشیدن,خسته, | 13:55 | نویسنده : جواد |